بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی، انقلاب بزرگ و شکوهمندی را پایه گذاری نمود که معجزه قرن نام گرفت و بر مبنای آن حکومت دینی را در عصر جاهلیت مادی پی ریزی نمود و راه سعادت را فرا روی ملت ها گشود.شخصیتی که چنین اقدام شجاعانه و معجزه گونه ای را به انجام رساند،ویژگی های ممتاز و برجسته و بی نظیری دارد.این ویژگی هاست که به او امکان حرکت و جهاد در راه خدا را داد و ملت ایران نیز با شناخت این ویژگی ها در آن مرجع عظیم الشأن بود که دل به او سپردند و گوش و جان به رهنمود هایش دادند و با جان و مال خود مجاهدت و ایثارگری نمودند.
حضرت امام خمینی با آن ویژگیهای برجسته و ممتازی که برشمردیم برای استقرار نظام جمهوری اسلامی و عزّت و استقلال و آزادی این ملّت راهی را پیمود که اگرچه ریشه در همان ویژگیهای برجسته و نورانی او داشت لیکن خصوصیات سیاسی،اجتماعی،فرهنگی و جهادی خاصی دراین حرکت وراه بود که آن را ممتاز و قرین توفیق ساخت.مبارزه با استکبار جهانی و استقامت در برابر زیاده خواهی ها،اسرار بر وحدت مسلمین و حمایت از منافع و مصالح آنان در سراسر جهان،محور دانستن عدالت و تلاش برای نجات محرومین و مستضعفین،مبارزه قاطع و سازش ناپذیر با رژیم غاصب صهیونیستی،تکیه واقعی بر خواست و آراء مردم،مبارزه با تحجّر و واپسگرایی در عین التزام به مبانی اسلام ناب محمدی از جمله این خصوصیات است.
انقلاب اسلامی بی نام امام خمینی در هیج جای جهان شناخته نیست چراکه آغازگر زمزمه انقلاب اوست و هم اوست که آن را در لحظات سخت و دشوار رهبری کرده و از تنگناها گذرانیده و از انقلاب اسلامی مردم ایران،پدیده ای عظیم و اسوه ای جهانی پدید آورده.
انقلاب اسلامی خصوصیات منحصر به فردی،هم در زمینه های بین المللی و هم در زمینه های داخلی از خود بروز داده است که مگاه همگان را به خود معطوف کرده است.دو خصوصیت استثنایی انقلاب اسلامی عبارت بود از اینکه مبنای این انقلاب ارزشهای دینی و اخلاقی و معنوی بود و خصوصیت دوم این بود که انقلاب بر پایه اراده و خواست مردم در تشکیل و اداره حکومت باقی ماند یعنی پس از پیروزی انقلاب اهمیت نقش مردم از آنها سلب نشد و به عنوان یک عنصر برای انقلاب باقی ماند.خصوصیات دیکر:
v بیداری مردم و اداره ایستادگی در برابر ظلم
v شکست ناپذیری ارزشهای اسلامی و اراده انسانها
v نفی سلطه پذیری،اصل(( نه شرقی و نه غربی))
v شکستن حریم دروغین قدرت آمریکا
v استقلال و آزادی واقعی
v محوریت عدالت اجتماعی در همه امور
شناخت دشمن
شناخت دشمن برای تداوم و قوت نظام اسلامی،یک ضرورت انکار ناپذیراست و به همان اندازه شناخت روشهای دشمنی مستکبران و زراندوزان عالم نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
هرکس که با حاکمیت نظام مستقل مردمی دینی مخالف است دشمن است.طمع ورزان،غارتگران،سودجویان،زورگویان،وابستگان،مایلین به فساد و کسانیکه از حاکمیت فرهنگ دینی زیان شخصی می بینند دشمنند.
درجات دشمنی مختلف است ولی در مجموع یک جبهه دشمن به وجود آمده است.این جبهه مرتب از اول انقلاب سعی کرده است این قلعه را پس بگیرد.که در رأس این جبهه دشمنان خارجی هستند که بیش از همه ضرر دیده اند.این دشمنان علل اصلی دشمنی خود را اگرچه گاه به صراحت و گاه در پوشش بیان داشته اند اغلب پنهان می دارند و تلاش وسیع تبلیغاتی آنان متوجه به این نکته است که دشمنی خود را معلول اتهامات عدیده ای بدانند که به نظام جمهوری اسلامی ایران وارد می سازند.نقض حقوق بشر در ایران،حمایت از تروریسم،تلاش برای دستیابی به سلاح های کشتار جمعی و سلاح اتمی،تخریب در نظام بین الملل،از جمله این اتهامات است.اینها همه بهانه و پوششی است برای واقعیات دشمنی آنان.علل دشمنی استکبار می تواند مختلف و متعدد باشد لیکن علت اصلی آنرا می توان در اسلامی بودن این انقلاب و نظام دانست که با خود،خصوصیات و ویژگی هایی را همراه دارد که وحشت سردمداران نظام ظالمانه جهانی را برانگیخته است.
ابر قدرتها که دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامیند هرگز علت دشمنی خود با جمهوری اسلامی را به صراحت بیان نکرده اند و نخواهند کرد.اگر آمریکا اعتراف کند که انگیزه دشمنی او با ایران،دشمنی با اسلام است،یک میلیارد مسلمان جهان را در برابر خود قرار خواهد داد و اگر اعتراف کند که انگیزه او از این دشمنی آنست که ایران اسلامی خواسته است مستقل و آزاد و به دور از دخالت آمریکا زندگی کند همه آزادگان و آزادی خواهان عالم را در برابر خود قرار خواهد داد و اگر اعتراف کند که دلیل خصومت خباثت آمیزش با ایرا ن و مسدود کردن اموال ایرا و توطئه دائمیش نسبت به جمهوری اسلامی آن است که انقلاب ایران دست اورا از منابع غنی این کشور قطع کرده و جلوی ادامه غارت اقتصادی ملت را که از سوی رژیم خائن پهلوی،سخاوتمندانه به آمریکایی ها واگذار شده بود گرفته است همه ملت های مظلوم جهان و ستمدیدگان غارتهای استعماری،در کنار ملت ایران قرار گرفته و به مبارزه با آمریکا خواهند پیوست.
چگونه کسی می تواند نظام جمهوری اسلامی را به مخالفت با دموکراسی و حاکمیت مردم متهم کند درحالیکه لا اقل در میان کشورهای این منطقه هیچ کشوری مانند ایران در نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد که به آرای مردم و حضور مردم و دخالت مردم و انتخابات آزاد اینقدر توجه نشان داده باشد.چرا هرجا که نشانی از ندای امام راحل عظیم الشأن ما در آنجاست و دلها مجذوب آن نداست و قدمها در راه اهداف آن حرکت می کنند،استکبار موضع گیری می کند؟
1- عدم جدایی دین از سیاست: در درجه اول تفکیک نشدن دین از سیاست و از صحنه زندگی است.جمهوری اسلامی عملا اثبات کرد و نشان داد که در صحنه زندگی انسانها دخالت داردو دین مقدس اسلام نیامده است تا انسانها در کنج معبدها،فقط به عبادت مشغول شوند بلکه صحنه زندگی مردم،صحنه سیاست و عرصه مسائل عظیم اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در قلمرو احکام مقدس اسلامی است.این مهم ترین خصوصیتی است که استکبار با آن مخالفت می کند.چون می داند در چنان وضعی،دین،جلوی زورگوییها و سوء استفاده های آنان را می گیرد و مانع چپاول های آنها از منابع طبیعی و انسانی جهان اسلام می شود.
2- تأثیرناپذیری از قدرت های مسلّط عالم: از دیدگاه آمریکا و مستکبرین یکی از جرم های بزرگ جمهوری اسلامی ایران این است که در مسائل جهانی تحت تأثیر نظر آمریکا و امثال آمریکا قرار نمی گیرند.
3- دفاع از فلسطین و حمایت معنوی و سیاسی از نهضتهای اسلامی
4- دفاع از ملتهای مسلمان
5- مخالفت با فرهنگ منحط غرب
اهداف دشمن
دشمن،برای بازپس گیری از منافع خود در ایران و نیز از بین بردن آثار انقلاب اسلامی در سطح منطقه و جهان،اهدافی را معیّن و تعریف کرده است که با حجوم به آنها بتواند منافع نامشروع خود را تأمین و تداوم بخشد.که عبارتند از:
1- روحانیت و حوزه های علمیه: روحانیت به عنوان سنگربان بیدار ارزش ها و مفاهیم و اعتقادات اسلامی و نیز حافظان واقعی منافع ملی و استقلال و عزّت مردمی ، همیشه آماج دشمنی شیاطین بوده اند این مسأ له مربوط به امروز نیست اما امروز که به رهبری آنان،نظام اسلامی توانسته است رژیم تا دندان مسلح شاهنشاهی را از ایران برکند و استکبار را گرفتار پی آمدهای آن نماید بیش از گذشته و خشونت بارتر و در عین حال پیچیده تر،مورد هجوم فرار گرفته اند.ملت عزیز می دانند که انگیزه دشمن از این حملات همه جانبه به علمای دین جز این نیست که بوضوح می دانند روحانیت نقش تعیین کننده و بی بدیلی داشته و دارند و آنان حمله به روحانیت را با هدف تضعیف و محو انقلاب انجام می دهند.
2- وابسته کردن حکومت و نظام اسلامی: انقلاب اسلامی نظام سرتاپا وابسته پهلوی را محو و نظام مستقل جمهوری اسلامی را محقق ساخت.شعار استقلال و عدم تأثیرپذیری از سیاست ها و منافع غیر مشروع و تحمیلی قدرتهاتی مستکبر از همان ابتدا جزو اصول انقلاب و خواستهای اساسی رهبری و مردم در این نظام بود و امروز مستقل ترین نظام از لحاظ سیاست و تدبیر بین المللی و داخلی جمهوری اسلامی است.مستکبرین می خواهند این نقطه نورانی استقلال را کور کنند و با وابسته کردن آن به قدرتهای سلطه گر عملا امکان و ایده استقلال را ناممکن جلوه دهند تا بتوانند امتیازهای مورد نظر را از حکومت وابسته بگیرند.
3- نفوذ در جمهوری اسلامی با اخلال اقتصادی و امنیتی و اختلاف افکنی: نفوذ همواره یک راهکار و رسیدن به آن یک هدف برای استعمارگران بوده است.ایجاد مشکلات اقتصادی و اغتشاش و نا امنی و نیز اختلاف افکنی بین مسئولان راه نفوذ را برای آنان هموار می سازد.جای پای استکبار را بایستی در اینگونه امور دید و هوشیارانه با آنها برخورد کرد.نقشه های آنها همان چیزهایی است که اگر شما درست توجه کنید در کارهای تبلیغیشان چه بوسیله خودشان چه بوسیله ایادیشان می بینید.
دشمنان مرتب در تبلیغات فقط بزرگنمایی مشکلات می کنند به دروغ می گویند ایران چنین است،ایران چنان است،تورم چنان است،دولت ورشکسته است و ... کاری می کنند که روحیه مردم را تضعیف کنند و مردم احساس کنند که ای داد،دارد چه اتفاقی می افتد.از طرفی به بهانه های مختلف سعی می کنند در فضای سیاسی کشور،تشنج و جنجال به وجود بیاورند،تا خود این،هم در مردم،احساس نا امنی و احساس عدم انتظام کارها را بوجود بیاورد.
4- برگرداندن نظر مردم و جدا کردن آنان از نظام: رادیوهای خارجی په تلاشی می کنند چه زحمتی می کشند و چه پولی خرج می کنند.خدا می داند این رادیویی که ساعتهای متمادی،علیه ما در دنیا حرف می زنند هزینه شان چقدر می شود.هر یک ساعت تولید یک برنامه رادیویی چقدر خرجش است؟ این پول زیاد را برای چه خرج می کنند؟ برای چه به زبان فارسی برنامه پخش می کنند؟ برای اینکه روی همین مردمی که عناصر اصلی انقلابند اثر بگذارند.آنها هم با همه بی اطلاعیشان از مسائل ایران این نکته را فهمیده اند که در ایران همه کاره مردمند.اگر بخواهند کاری بشود باید نظر مردم را برگردانند پس در این نظام مردم همه کاره اند.
5- آلوده کردن فضای فرهنگی کشور به گناه و شایعات: فضای فرهنگی مثل آب و هواست.همچنان که سلامتی جسمی و توانمندی بدنی انسان وابسته به آب و هواست.نشاط و سرزندگی و تلاش و امید و حرکت و پاکدامنی و پرهیزکاری مردم بویژه جوانان،نیز بسته به فضای فرهنگی کشور و جامعه است.آلودن این فضا به فساد و تباهی و گناه و شایعات مختلف نه تنها زیست سالم روحی و معنوی جامعه را مختل می سازد بلکه زمینه را برای نفوذ فرهنگ مبتذل غرب که تنها در محیط گناه و زشتی دوام می آورد فراهم می سازد.دشمن در تهاجم فرهنگی این هدف عمده را دنبال می کند .دشمنان می دانند که جنگ نظامی علاج کار ایران نیست چون مردم را متحدتر می کند لذا از راه دیگری وارد می شوند.نظام جمهوری اسلامی که رمز استقامت و ایستادگی یک ملت در مقابل سلطه جهانی بود و بحمد الله هست و این کشور و این دولت و این مجموعه انسانی و جغرافیایی با هیچ روش توأم با زور قابل شکست دادن نیست،حقیقتش هم همین است.
یکی از اساسی ترین پدیده های مربوط به انقلاب اسلامی که شاید نسبت به کمتر حادثه ای در دنیا این پدیده به این شدت وجود داشته باشد مسئله تبلیغات و شایعه سازی علیه جمهوری اسلامی است.قدرتهای مخالف با اسلام و انقلاب اسلامی مانند دولت آمریکا،انگلیس، صهیونیستها ونیز خبرگزاریها و رسانه های ارتباط جمعی وابسته به آنها،از روز اول انقلاب تاکنون با حجم زیاد و کیفیت بالا به تبلیغات علیه جمهوری اسلامی پرداختند و هرچه به دهانشان آمد گفتند و می گویند.
6- وانمود کردن عدم توانایی نظام اسلامی در اداره کشور و سازندگی آن: کارآمدی نظام اسلامی و توانمندی آن در اداره امور کشور و ساختن و آباد کردن آن،با حفظ استقلال کامل،الگویی موفق را فراروی ملتها قرار خواهد داد.استکبار تلاش و سرمایه عظیمی را صرف کرده است تا تنها الگو برای اداره کشورها را الگوی غربی معرفی کند و لذا این تضاد که موجب بیداری و روی آوری ملتها به انقلاب اسلامی می شود آنان را به فکر انداخته است تا به هر شکلی مانع موفقیت نظام در آبادانی و اداره کشور شوند.امروز مهم ترین امید دشمنان ملت ایران و نظام اسلامی و انقلاب یک چیز است،و آن این است که دولت و نظام جمهوری اسلامی نتواند خواسته های طبیعی ملت را برآورده کند.همه تلاش سیاسی و تبلیغاتی آنها تا امروز خنثی و بی اثر شده است.
7- جذب جوانان و نفوذ فساد در آن ها: جوانان از لحاظ جمعیت بیش ترین قشر کشور را به خود اختصاص داده اند و از لحاظ روحی،خصوصیاتی دارند که آنان را در کانون توجه استکبار قرار می دهد.دشمنان این کشور،دشمنان این انقلاب،دشمنان دین با توجه به همین حقیقت،مدتهاست دارند برای مخاطبین جوان برنامه ریزی می کنند و سعی دارند بوسیله رادیوها،جزوه ها،ابزارها و روشهایی که متناسب با طبیعت جوان و شهوات قشرهایی از جوانان هم هست،دلها و فکرهای آنان را متوجه و تسخیر کنند و در آنها اعمال نفوذ کنند.
8- متزلزل و مخدوش کردن ایمان در دلهای مردم: الآن صدها روزنامه و رادیو و مجله و تلویزیون و وسایل گوناگون ارتباط علیه این انقلاب و مفاهیم این انقلاب در همه دنیا راه انداختند.هدفشان این است که مردم را نسبت به این پایه مستحکم ایمانی متزلزل کنند.دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط ، فرهنگ فساد و فحشا سعی می کند جوانهای ما را از ما بگیرد.کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می کند،یک تهاجم فرهنگی،بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی،یک غارت فرهنگی و یک قتل عام فرهنگی است و جوانان می توانند از انقلاب از اسلام از فضایل و ارزشهای اسلامی دفاع کنند.
9- اختلاف افکنی از سلاحهای دیرین استعمار و استکبار جهانی است: دشمن سعی می کند اختلافهای کوچک را بزرگ جلوه دهد.از اول انقلاب،از قبل از جنگ حتی در دوران جنگ با حضور امام بزرگوار همیشه اینطور بوده است سعی می کردند چیز کوچکی را به عنوان سندی بر وجود اختلاف و شکاف با شیوه های روانشناسانۀ تبلیغی آنچنان بزرگ جلوه دهند که هرکسی گوش می کند خیال کند که در کشور،غوغایی از زدو خورد و اختناق است درحالیکه اینطور چیزی نبود،الآن هم نیست.
آنچه صلابت این ملت را حفظ خواهد کرد عبارت است از وحدت حول محور ایمان و انقلاب این چیزی است که دشمن را نا امید می کند.آنها خیال می کنند ما برای استحکام نظام خود دنبال سلاح کشتار جمعی و دنبال اتم و این چیزها هستیم،اشتباه می کنند.این هم تحلیل غلط و اطلاعات نادرستی است.آنچه عزت و کیان این ملت را حفظ کرد،نظام اسلامی را سربلند و نام امام را جاودانه کرد،ایمان و عزم راسخ این مردم و ایستادگی و وحدت و یکپارچگی آنها بود.
منابع:
۱-کتاب فرهنگ وتهاجم فرهنگی و راههای مقابله
۲-کتابچه های پرتو ولایت(سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی)